Friday, September 03, 2004
بابك نورو تانرىيا قوووشدو
يوز آختارسام ، يوز آراسام تاپمارام
بابك اوغلومو « يول » اوسته ايتيرديم
يامان فلك چرخين دؤنسون يئريندن
جوشان ائولاديمــــــــــي خسته ايتيرديم
قارتال كيمــي سئيران ائده ن بيريني
قاشقا كيمــــــي جوشوب گئده ن بيريني
ائللره آزادليق ســئوه ن بيرينــــــــي
اللري – قـــــــــــــوللاري بسته ايتيرديم
ياشيل مئشه دير ساغيــمدا٬ سولومدا
قورتـــولوش گؤروره م يولون سونوندا
دئيه ر زؤهــره آزادليغين يـــــــولوندا
ايييتلـــــــــري دســته دستــــه ايتيرديم
ايييتلرين شيكارينا دايانان ترس دؤوران يئنىدن بير ايييت اوغلوموزو بيزدن آييردي . اونون دوشونجه ســــي ائللره ميثال و معريفتي خالقلارا عيان ايدي . بابك نورو آتاســـــــي بابكدن درس آلميش آزادليق سئوه ر دوستوموز واختسيز و آجـــــــــي اؤلوم ايله بيزدن آيري دوشدو . اونون آيريليغينا اينانــماق و دؤزمك البتته زامان آپاراجـــــاقدير . آمما اونون دوستلاري يــولونو داوام ائتمكله بلكه بـــاشارا بيلسينلــــــر اونون ايسته ييني و اوره يينده قارا توپراغا آپارديغـــي اوجا – اوجا آرزىلاري آزجا دا اولموش اولسا يئرينه يئتيرسينلر . بــابـــك نورو بيرليك عاشقى ايدي . هئچ نه آيريليق كيمـــي اونو سيخمازدي . هئچ نه كده رلــــي سؤزلر كيمـي اونو كده رله نديرمزدي . هئچ نه بؤهتان٬ يالان كيمي اونو اينجيتمزدي . بــابــكلـــر ساياغــي سؤزو عئيني اوره يي كيمي و اوره يي عئيني عملي كيمى ايدى .
اونو اؤلمه ده گؤرمه يه رك بيز اونون ياشامينا اينانيريق . نه دن كي او بير ابــدي ائلين ائـــولادىدير و آتا – بابالاري كيمــــــــي تاريخلرده ياشاياجاقدير . دوشونجه لـــي اينسانا اؤلوم يوخدور . اولسون كـــي ديگر گنجلريميز و ايييت ائـــولادلاريميز ياشـــاركن حاق يــــولوندان و آزادليق صرافتيندن بير آني آيريلماسينلار و بابك نورو اوغلو كيمي دوشونجه و چاليشماغي بير ياشاتسينلار . روحو شاد اولسون !
posted by10:15 AM
Thursday, September 02, 2004
مرزهاي ناسيوناليسم و انتر ناسيوناليسم
زماني كه پدران ما براي سهولت كار اقدام به شمارش اعداد و ارقام نمودند شايد تصور نمي كردند كه اين ابـــــــــداع آنان در اعصاري دورتر بعنوا ن ركن كار و انديشه ، همزمان ، مورد استفاده همگي انسانهاي روي زمين قرار بگيرد .
شمردن از يك تا شش و سپس از شش تا دوازده و از دوازده تا بيست و چهار و.... اگر چه مبناي رياضي دارد اما توانست در معادلات غير رياضـــــــي نيز راه يابد . چرا كه انسان دريافت در مقابله با « تعدد » مجبور به «گلاسه بندي » است . آمار و ارقام معجزه انديشه بشري است و توجه به آن نشان از جامعه اي رشد يافته و انديشمند دارد و بر عكس ، جامعه اي كه در آن آمار و ارقام ناديده گرفته ميشوند به يقين در آنارشيسمي لاعلاج دست و پا مي زند .
ارقام و شمارش در رابطه با تعد د ، قا لب ها و اسامـــــي متعددي را در بر مي گيرد . از متر و كيلومتر گرفته تا راس و نفر همگي نشان از علاقمندي ذاتي هر فرد به اصــــــول منشي و يقين كامل ، آن فرد را دارد .و البته در مقابله با نوع جديدي از يك « تعدد» نياز به تعريفي جديد و به تـــبع نياز به گلاسه بندي جديد ، محسوس مـــي گردد . در مكاتب سياســـــــــي و اعتقادي نيز از اين امر مـــستثني نيستيم. تعدد مكاتب ، تعريف – شمارش – توصيف – آمار و.... مي طلبد . اگر چه اين تعاريف گاه به مرز بندي تعبير ميشود اما حكايت واقع ،همان شمارش است در برابر انارشيسم ناشي از بي ارقامي .
ناسيوناليسم ، نامي كه بر يك اعتقاد ذاتي انسان نهاده شده است ، انديشه اي جديد نيست و تعلقي به قشر خاص و يا عصري خاص ندارد . هــــر انسان ذا تا از بدو تولد ، خود را متعلق به خانواده و ا قوام و ملتي ميداند و علاقمندي وي به چنين تعلقاتي امري اجتناب ناپذير است . در اينكه چنين تـــعلقه اي مورد استفاده و سوء استفادهء بسياري گرديده است ، ترديدي نيز نيست . شايد جـــــــايگزيني اصطلاح انترناسيوناليسم در برابر ناسيوناليسم ريشه در اين منشاء دارد چــــــرا كه امري به نظر بعيد مي آيد و در واقع هيچ مناسبتي با ذات طبيعي انسان ها ندارد . آماري كـه از درك و احساس يك انسان معقول و سالـــــم در اين خصوص ميتوان ارائه نمود اين است كـه ناسيوناليسم مطلق و انترناسيوناليسم مطلق وجود خارجي ندارد . بلكه در مقام شمارش و رده بندي شــــــــروع اول با ناسيوناليسم و پايان كار با انتر ناسيوناليسم است و در ميان اين دو شايد بتوان به هزاران رقم و رده بر خورد
حركت ملي آذربايجان كه از اصل ناسيوناليسم آذربايجاني بهره مي گيرد ، از آنجا كه حركتي معقول و مدني است در اين خصوص نير تعريفي كاملا شفاف و غير قابل تغيير را داراست . اين حركت در كنار بهره گرفتن از حس ناسيوناليستي آذربايجانيهاي درون حركت ، سعي در تعريف وا قعي ارقام و آمار ما بين اين دو اصل را دارد . بهره گيري در اين حركت با استفاده و سوء استفاده منافات دارد و بهره از اين جهت كــــه گلاسه بندي مطالبات ، نياز به زير بنايي شناخته شده را دا رد و اين زير بنا ابتداعا و مشروعا ناسيوناليسم آذربايجاني است و در حركت ملي نه تنها ناسيوناليسم ، مدار اصلــي كار قرار نگرفته است بلكه هرگونه ( نژاد مداري) را رد مــــــــــــــي نمايد . و شايد معقول ترين و منطقي ترين بر خورد با ناسيوناليسم در طول تمامــــــــي حركت هاي تاريخي ، در اين برهه و در ميان اين حركت به چشم مي خورد .
آذربايجان همانند گلي زيبا كه پروانه ها و زنبورها و گاه آفات را به خود جلب نموده است ، امروزه محصور در ميان نـژاد هايي مختلف است كه در مقام حركت ، رودررويي و گاه همراهي و حتــــي مناقشه با آنها ضروري مي نمايد . فلذا براي اين چنين موقعيت هايي استراتژي تعريف شده اي را دارد :
« آذربايجاني هيچ دشمني و مخالفت با آناني كه خود را از نژادي به نام فارس مي دانند ، ندارد . چرا كه در نظر او هر انساني محق است نژادي داشته باشد . اما آنجا كه ايدهء( پان فارسيسم) و گمان ( استعمار) ديگر خـــــلق ها به ميان مي آيد ، حركت ملـــــي آذربايجان آن را تا حد سركوبي ، مجاز مي پندارد . آذربايجاني هيچ دشمني با اقوام كرد نيز ندارد . با پيروان مذهب ارمني نيز تضادي نمــــي بيند . با يهوديان جهان نيز و با اعراب و اروپائيان نيز . اما در مقابله با مقاصد جبارانه و استعماري و اشغالي نظير كردستان بزرگ – ارمنستان بزرگ – صيهونيزم – پان عربيسم – و.... خود را ملزم به داشتن برنامه اي مدون و استراتژي مقنن مي بيند»
نهايت درجه اين شمارش ،آسيميله شدن است و لذا براي شروع كار معتقد ساختن هر فرد به نژادي كه به آن تعلق دارد كار سختي مي نمايد چرا كه نياز به جهشي بسيار پر فاصله را مي طلبد . اعتقاد داشتن به ناسيوناليسم ملــــي و در كنار آن حرمت نهادن به ديگر ناسيوناليته ها كار چندان شاق و غير ممكني نيست . حداقل آذربايجانيها با زيستن اينگونه در طول دويست سال گذشته در كنار ديگراني چون كرد – فارس – ارامنه – روس – عرب – آسوري – ديلمي – ژرمن و.... به خوبي نشان داده اند كه در صورت عدم اشاعهء افكار « پان » گرايا نه ، ميتوا ن همديگر را به راحتـــــي تحمل نمود . متاسفانه در كنار اين نمايش انساني ، ديگران چندان هم انساني نيند يشيد ند و مماشات آذربايجاني را به حساب ساده انديشـــي و سهل انگاري وي گذاشتند .
امروز حركت ملي آذربايجان ، بعنوان شناسنامهء واقعي آذربايجانيهاي ساكن آذربايجان و حتي دور از آذربايجاناستراتژي خويش را در قبال چنين انديشه هايي و حاملان چنين انديشه هايــــي به وضوح اعلام ميدارد و انتظار دارد استعمارگران كهنه پا ، حتي وسوسهء آزمايش دوباره چنين ايده هايي را به خود راه ندهند . چرا كه تنها شرم تاريخي بهرهء آنان از اين دشمن پروري خواهد بود .
زهره وفايي-تبريز
posted by1:54 AM